سه‌شنبه ۲۸ دی ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۱
ابعاد سه گانه فلسفه، کلام و عرفان در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی

حوزه/ کرمی نیا گفت: خواجه نصیرالدین طوسی هم یک متکلم، فیلسوف و نیز عارف برجسته ای بود که هیچ یک از این سه بعد نسبت به هم در اندیشه او برتری نیافت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، دکتر محمد کرمی نیا، عضو گروه عرفان تطبیقی پژوهشکده بین‌المللی عروة الوثقی در کرسی سه‌گانه فلسفی، کلامی و عرفان در منظومه فکری خواجه نصیرالدین طوسی که به همت پژوهشکده بین‌المللی عروة الوثقی برگزار شد گفت: خواجه نصیرالدین طوسی با دغدغه کشف حقیقت به تحصیل فلسفه، کلام و عرفان پرداخت.

وی افزود: خواجه نصیرالدین پس از تحقیقاتی، دریافت که فلسفه علمی معتبر و کاراست، و ایرادهای فخر رازی بر فلسفه را دارای اشتباهات فراوانی دانست؛ همچنین معتقد بود که او دارای اشتباهات و لغزش‌های فراوانی در قلمرو فلسفه و نیز کلام می‌باشد.

کرمی نیا اظهار داشت: نصیرالدین به سبب استقامت فکر و قدرت استدلال و ابعاد علمی که در اندیشه و منظومه فکری خودش داشت، در علوم مختلف مانند ریاضی، منطق، فلسفه، کلام و عرفان به خوبی از عهده نقد فخر رازی برآمد.

وی خاطرنشان کرد: این دانشمند برجسته نشان داد که فخر رازی در کار خویش قوت نداشته و در مواضعی که به فلسفه ایراد می‌گرفته دست به خطا برده است.

این پژوهشگر با تأکید بر کارهای مهم خواجه نصیرالدین طوسی بیان داشت: نتیجه مقابله خواجه با فخر رازی سبب گشت بی مهری که نسبت به فلسفه از بین رفته بود بار دیگر برگردد و یک گشودگی نسبت به فلسفه در آن زمان حاکم شود.

وی تصریح کرد: فعالیت علمی در سه حوزه فلسفه، کلام و عرفان در کارهای خواجه نصیرالدین طوسی به روشنی نمایان بود و در هر سه حیطه آثار ارزشمندی تولید کرد؛ خواجه همزمان ابعاد کلام، فلسفه و عرفان را در اندیشه خود داشت.

کرمی نیا تأکید داشت: خواجه نصیرالدین طوسی ابداع کننده کلام فلسفی بود؛ از مهم‌ترین آثار کلامی او می‌توان به تجریدالاعتقاد، تلخیص المحصل، اصول العقاید و رساله اشاره کرد.

وی با اشاره به اینکه بعضی خواجه را دچار تعارض، تفاوت و چندگانگی می‌دانستند گفت: خواجه، گاهی در کلام مطالبی را رد کرده که در فلسفه آنها را پذیرفته و گاه نیز چیزهایی را قبول می‌کرد که در دستگاه فلسفی و عرفانی وی برای آنها جایی نداشت.

این پژوهشگر ادامه داد: بنده با این نظرات مخالف بوده و معتقدم خواجه نصیرالدین نه دستخوش تغییر فکری شده بود و نه دستخوش تعارض؛ بلکه اندیشه او دارای سه سطح بود.

وی عنوان داشت: آنچه باعث شد که خواجه آرا خاصی در کلام ابراز کند و در فلسفه و عرفان مخالف آن را بیان کند نکته ویژه کار کلامی اوست؛ او با استفاده از تمام میراث فلسفی پیش از خود اعم از فلسفه مشاء و فلسفه اشراق به کلام استحکامی بی سابقه بخشید.

کرمی نیا در پایان خاطرنشان کرد: خواجه نصیرالدین طوسی نه فیلسوف، نه متکلم و نه عارف بود، بلکه در تعبیر دقیق‌تر می‌توان گفت او با قبول بنیادهای کلام، عرفان و فلسفه هر سه اندیشه را در خود جمع کرد؛ لذا وی هم یک متکلم، فیلسوف و نیز عارف برجسته‌ای بود؛ به گونه‌ای که هیچیک از این سه بعد نسبت به هم در اندیشه خواجه برتری نیافت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha